مراسم یلدا در این استان که به چیلله گجه سی موسوم است، فرصت مغتنم دوباره ای برای اعضای خانواده فراهم می کند که گردهم بنشینند و تا پاسی از شب با هم باشند.
آیینهای شب یلدا در استان آذربایجانغربی هم مشابهتهای زیادی با سایر نقاط ایران دارد و هم برخی از این آیینها و رسمها ریشه در باورهای قومی و منطقهای مردم این استان دارد.
خشیل؛ غذای شب یلدای آذربایجانیها
خوردن هندوانه سمبل سبزی و شادابی، انار نماد تکثیر و زایش، حلوا نماد شیرینی و شیرین کامی از جمله سور و سات شب یلدا در آذربایجان غربی است که در اکثر نقاط ایران نیز مرسوم است.
فرستادن هدیه به نوعروسان از سوی خانواده داماد، یکی از آیین هایی است که هنوز به قوت خود باقی است، در شب چله خانواده داماد با میوه های و تنقلات خاص شب یلدا را به خانه نوعروس میبرند و خانواده عروس نیز یک مهمانی ترتیب میدهد و از خانواده داماد پذیرایی میکند.
جشن خدر نبی:
از قدیمیترین رسمهای منطقه آذربایجان در شب چله برگزاری جشن خدر نبی و قورتولوش بایرامی (عید نجات) است که ریشه در باورهای ایرانیان باستان دارد که تا حدودی از بین رفته ولی خاطرات آن هنوز در اذهان مادربزرگ ها و پدربزرگ ها به جا مانده است.
در عید خدر نبی جوانان دم بخت هر روستا حبوباتی نظیر نخود، گندم، ذرت، تخم هندوانه و خربزه از منازل اهالی روستا جمع میکردند و پس از پختن و خشک کردن، همراه نمک در هاون می کوبیدند که در اصطلاح محلی «قووت» نامیده می شود.
هر یک نفر از جوانان به اندازه هفت ناخن از این قاووت را زیر زبان خود گذاشته و میخوابیدند و خوابهایی که میدیدند توسط بزرگ تر ها تعبیر میشد.
همچنین دختران دم بخت از حبوبات جمع آوری شده آش پخته و بین همسایه ها تقسیم می کردند. که در واقع نوعی نذری برای باز شدن بختشان بود.
با گذشت زمان و تغییرات فرهنگی و اجتماعی، نوع برگزاری این گونه مراسم نیز متحول شده، ولی اساس و پایه آنها ثابت مانده است، امروزه در مناطق آذربایجان شب یلدا جوانترها در منزل پدر و مادر جمع شده و با خوردن هندوانه، انواع حلوا، آجیل، پشمک و سایر تنقلات مدرن که جایگزین کشمش، سنجد، گندم برشته و انگور و سایر خوردنیهای سنتی، این شب را جشن می گیرند.
به این ترتیب که اگر خانوادهای تازه عروس نامزد داشته باشد با خرید معمولا یک قطعه طلا و یک دست لباس و شیرینی به منزل عروس رفته و با دادن هدیه ها اجازه تازه عروس را از پدر و مادرش می گیرند تا در مراسم شب به منزل داماد بیاید.
همچنین اگر خانواده ای دختر تازه عروس داشته باشد که در طول این سال به خانه بخت رفته باشد معمولا دو سه روز قبل از شب یلدا هدیه و تنقلات همراه نان محلی پخته شده آماده کرده و توسط برادر عروس به منزل داماد می فرستند.
در آیین آذربایجانغربی، هندوانه نشانهای از فصل گرما و تابستان است و مصرف آن در شب یلدا که شب آغاز فصل سرماست خود بیانگر غلبه و چیرگی بر شدت سرمای زمستان است و شروع خوشی بر فصل سرما تلقی میشود.
پیران قوم هنوز حکایتهای زیادی از شیرینی و سرخی هندوانه شب چله روزگاران گذشته که عمدتا در پای کرسی میل می شد تعریف می کنند.
تهیه کوندالا:
سابق بر این که زمستانها از شدت و سختی برخوردار بود و سرمای آن سوز بیشتری داشت و لوازم گرمایشی وضعیت
امروزین را نداشت بانوان آذربایجانی برای گرما بخشیدن به شب چله در روزهای نخست پاییزی اقدام به تهیه نوعی سوخت سنتی به نام "کوندالا" می کردند که به صورت گداخته در داخل یک سینی و در زیر کرسی قرار می گرفت وگرمای شادی آوری را به اتاق می بخشید.
این سوخت سنتی ترکیبی از زغال و خاکستر درخت مو بود که با کمی آب ترکیب می یافت و شکل گلوله ای پیدا می کرد
و مورد استفاده درطول زمستان قرار می گرفت.
علت نامگذاری آن به کوندالا در واقع شکل گلوله ای آن است و امروز نیز "کونده" همان معنای گرد و شکل گلوله ای را دارد.
رونق دورانهای گذشته شب چله در آذربایجانغربی داستانها و حکایتهایی بود که توسط ریش سفیدان، پدر بزرگها و مادربزرگها نقل می شد.
امیرارسلان، رستم نامه، کوراوغلو، داستانهای حماسی و عاشیقی از جمله حکایتهایی بود که با تکرار در شبهای طولانی
زمستانهای گذشته به خصوص شب چله سینه به سینه به نسل امروز منتقل شده است.
نامگذاری شب چله برای یلدا در آذربایجان غربی از این جهت است که روز شمار محلی مردم، شب یلدا پایان فصل پاییز و آغاز «چله بزرگ» و زمستان است.
فصل زمستان در آذربایجان غربی به سه دوره تقسیم می شود که 40 روز اول آن چله بزرگ ، 20 روز بعد از آن چله کوچک و 30 روز آخر بایرام آیی ( ماه عید نوروز ) است.
همچنین در شب یلدا از دوران گذشته آیینهایی انجام می شد که بر شیرینی و خاطره انگیز بودن این شب میافزود که در این میان حضور کوچکترهای فامیل در خانه بزرگترها و جمع شدن بر زیر یک کرسی و ریختن انواع شیرینیها، حلواها، بادام و گردو، سنجد، انار، هندوانه، به و سیب روی کرسی و خوردن آنها و تعریف کردن خاطرهها و ضرب المثل آن شب را میگذراندند.
یکی دیگر از رسمهای زیبای مردم این استان در شب یلدا متل خوانی بزرگترها برای کوچکترها بود که این رسم دیگر با آمدن تلویزیون به خانه ها برچیده شد و جوانان بیشتر جذب برنامههای تلویزیونی شده و توجهی به داستان فلکلور و پندآموز بزرگترها نشان نمیدهند.
غذای مخصوص این شب نیز در قدیم کوفته بود و با حضور بر سر سفره اعضای هر خانه این غذا مشاهده میشد.
همچنین این شب از دیرباز مورد تکریم مردم و اهالی آذربایجان بوده و مراسم ویژه ای برای بزرگداشت آن انجام می شده است.
در این شب مردم برای غلبه بر سرمای زمستان، محیط خانه را گرم میکردند و به این بهانه دور بزرگتر فامیل جمع می شدند.
مردم آذربایجان در قدیم برای اجرای رسوم مذهبی، در شب یلدا، تا طلوع سپیده صبح به انتظار روشنایی و شکست اهریمن و تاریکی تجمع میکردند.
خانواده های آذربایجانغربی به عنوان یک رسم مطلوب و زیبا، هنوز هم فرستادن هدایا و سوغات به منزل نوعروسان و دختران نامزد کرده در شب چله را فراموش نکرده اند.
این هدایا که شامل خوراکیها، تنقلات، میوه و دیگر اقلام به همراه یک کادوی خاص چون انگشتری یا گردن آویز و نظایر این است به عنوان "چیله پایی" به خانه نوعروسان یا دختر نامزد کرده فرستاده می شود.
این هدایا معمولا با اصول و آداب خاصی به خانه دختر ارسال می شود که عبارت از قراردادن هدایای شب یلدا بر روی یک سینی مسی است که با دستمالی منقوش و سوزن دوزی شده پوشانده شده و با گل تزیین یافته است.
"ائویز آباد اولسون" (خانه تان آباد باد)، "پایینیز چوخ اولسون" ( نعمت تان به وفور)، "تانری خوشلوق وئرسین" (خداوند همیشه دلخوشتان کند) و نظایر اینها دعاهای خانواده ای است که سوغات شب یلدا را دریافت کرده است. در آذربایجانغربی در کنار این خوردنیهای مختلف شب چله، حلوای محلی نیز جایگاه ویژه ای دارد.
آذربایجانغربی به خصوص ارومیه به عنوان یکی از شهرهای تولید کننده حلوای محلی درکشور شهرت دارد و از چند وقت مانده به شب چله از شهرهای دور و نزدیک فروشندگان و مصرفکنندگان برای عرضه و مصرف حلوای شب یلدا به این شهر سفر می کنند.
حلوای هویج و گردوی ارومیه در شب یلدا مصرف بالایی دارد و در بیشتر مناطق کشور نیز مورد استفاده قرار میگیرد.
خانواده ها در ارومیه خود نوعی حلوای محلی نیز تهیه می کنند که به "داش حالوا" موسوم است و علاقه مندان ویژه ای بخصوص در بین کودکان دارد.
در کنار این خوراکی ها، پشمک، مغز گردو و بادام ، کشمش و میلاخ (انگوری که به صورت آونگ از تابستان نگهداری شده است)، دوشاب (شیره انگور) نیز در بین خوردنیها در آذربایجان غربی جایگاه ویژه ای دارد.
زمستان با شب چله آغاز می شود و مردم آذربایجان غربی دو ماه اول زمستان را به 40 روز و 20 روز مجزا تقسیم می کنند که به 40 روز اول چله بزرگ و 20 روز دیگر چله کوچک نام می نهند.
به اعتقاد مردم این استان زمستان شدت بیشتری در 40 روز اول دارد.